عروسیت

باحسرت تو سالن قدم میزنم 

شاید فکرت این دردو آروم کنه

باید بی صدا تو خودم بشکنم 

نباید کسی روی من زوم کنه

 

چشام خیس خیسِ،نمیبینمت 

دارم دائما بغضمو میخورم 

میدونم مقصر نبوده کسی 

من از دست این زندگی دلخوردم 

 

تو میرقصی تو لباس دومادی

نگات میفته تو چشم همسرت

 داری میرقصی ولی من تو ذهنم

همش عوض میکنم جامو با همسرت 

 

یکم مشکله اینو باور کنم 

که اون لعنتی زنِ آیندته 

جون میدم وقتی مهمونابت میگن

چقد نو عروست برازندته

 

ببین توی این زندگی بخت من

با رنگ دو تا چشم تو ست شدن

هیشکی نمیزاره بهم محل، چون 

تو این وضعیت محو رقصت شدن 

 

تو میرقصی تو لباس دومادی

نگات میفته تو چشم همسرت

 داری میرقصی ولی من تو ذهنم

همش عوض میکنم جامو با همسرت